ترجمه مقاله

جیلان

لغت‌نامه دهخدا

جیلان . (ع مص ) گرد برآمدن . (منتهی الارب ). جول و جولة و جَوَلان . (منتهی الارب ). رجوع به این کلمات شود. || (اِ) ج ِ جیل ، بمعنی گروهی از مردم . (ذیل اقرب الموارد). رجوع به جیل شود.
ترجمه مقاله