ترجمه مقاله

جیل

لغت‌نامه دهخدا

جیل . (اِخ ) ابن جیلانشاه ، ملقب به گاوباره . پس از پدر بتخت نشست و تمامی بلاد جیل و دیلم را مسخر نمود. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 402 شود.
ترجمه مقاله