ترجمه مقاله

جیک

لغت‌نامه دهخدا

جیک . (اِ) یک سوی از قاب بازی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). یک جانب قاب (بجول ) که با آن بازی کنند. بوک . (فرهنگ فارسی معین ). || (اِ صوت ) آواز پرندگان ، خصوصاً گنجشکان .
- جیک جیک ؛ آواز مرغان کوچک :
جمله مرغان ترک کرده جیک جیک
با سلیمان گشته افصح من اخیک .

مولوی .


- امثال :
آن وقت که جیک جیک مستانت بود فکر زمستانت بود ؟
ترجمه مقاله