ترجمه مقاله

حاجب

لغت‌نامه دهخدا

حاجب . [ ج ِ ] (اِخ ) ابن مالک بن ابی بکر ارکین فرغانی . مکنی به ابی العباس . وی نابینا بود و بسال 296 هَ . ق . به اصفهان نزد بدرالحمامی شد. حاجب از محمدبن عبداﷲبن عبدالحکم و از عبادبن الولید و از احمدبن محمدبن یحیی القطان و از عبدالصمدبن عبدالوهاب حمصی و از احمدبن ابراهیم دورقی روایت کند و روایات او به پنج و گاهی به شش یا هفت واسطه به پیغمبر رسد. ابومحمد عبداﷲبن محمود و احمدبن اسحاق و عبداﷲبن محمدبن عمر و محمدبن عبدالرحمن بن الفضل و عبداﷲبن محمدبن جعفر از وی روایت کنند. وفات اودر سنه ٔ 306 هَ . ق . بدمشق بود. رجوع شود به ذکر اخبار اصفهان ابی نعیم چ لیدن سنه ٔ 1931 ص 302 و 303.
ترجمه مقاله