ترجمه مقاله

حارث

لغت‌نامه دهخدا

حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سمی بن رواس بن دالان بن صعب بن حارث بن مرهب همدانی المرهبی . ابن الکلبی گوید که او وقعه ٔ قادسیه را درک کرد، و او راست :
اقدم اخافهم علی الاساورة
ولا تهالن لرؤس نادرة
فانما قصرک موت الساهرة
ثم تعود بعدها فی الحافرة.
و این رجز از یکی از بنی قشیر نیز روایت شده است ، و این بیت هم در جمله ٔ رجز مزبور آمده است :
من بعد ما کنت عظاماً ناخرة
اناالقشیری اخوالمهاجرة.
و بعضی بجای قادسیه یرموک گفته و در قطعه ٔ فوق رومیان را اساوره گفته و با فرس اشتباه کرده است چه رومیان را بطارقه گویند نه اساوره . رجوع به کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 2 ص 54 شود.
ترجمه مقاله