ترجمه مقاله

حارث

لغت‌نامه دهخدا

حارث . [ رِ ] (اِخ )البنائی . او برادر ابوالجحاف و معاصر با فرزدق ِ شاعر(متوفی در سنه ٔ 110 هَ . ق .) است و از این شاعر روایت کند که از فرزدق شنیدم که این شعر انشاد میکرد:
فیاعجبا حتی کلیب تسبنی
کان ّ اباها نهشل او مجاشع.
رجوع به الموشح مرزبانی ص 101 شود.
ترجمه مقاله