ترجمه مقاله

حارث

لغت‌نامه دهخدا

حارث . [ رِ ] (ع ص ، اِ) نعت فاعلی از حرث ، کشاورز. (دهّار). برزگر. (نصاب ) (مهذب الاسماء). زارع :
اینک بخشیدت خریدی وارثی
ریع را چون میستانی حارثی .

مثنوی .


دهقان . || جمعکننده ٔ چیزی . || کاسب . ج ، حارثون وحرّاث . || شیر. اسد. ابوالحارث .
ترجمه مقاله