ترجمه مقاله

حارث

لغت‌نامه دهخدا

حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن خالدبن صخربن عامربن کعب بن سعدبن تیم بن مره ٔ قرشی تیمی . از صحابه ٔ متقدمین در اسلام است وی در مکه بسعادت قبول اسلام نائل آمد ابن اسحاق و دیگران ، او را در زمره ٔ هجرت کنندگان بحبشه آرند ابن عابد از طریق عطاء خراسانی از عکرمه و عکرمه بنقل از ابن عباس ، آرد که حارث با جعفربن ابیطالب بحبشه هجرت کرد. و ابن ابی شیبه از طریق موسی بن عبیده روایت کند که حارث از مهاجرین است . ابن اسحاق و ابن عبدالبر گویند که او با زن خود، ریطه دختر حارث بن جبیلة بن عامربن کعب بن سعدبن تیم بن مرة به حبشه رفت و او را، از این زن ،در آنجا، چهار فرزند آمد: «موسی و زینب و ابراهیم وعایشه » که به بنی الحارث معروفند، و هر چهار هم در حبشه وفات کردند، و مصعب زبیری و دیگران گویند، آنگاه که حارث با فرزندان ، از حبشه ، به حجاز میرفت در راه از آبی بیاشامیدند و بمردند و چون حارث بمدینه آمد پیغمبر (ص ) بنت عبدیزیدبن هاشم بن عبدالمطلب ابن عبدمناف را بحباله ٔ نکاح او در آورد. محمدبن ابراهیم بن حارث تیمی محدث مدنی از احفاد او است . رجوع به کتاب الاستیعاب چ حیدرآباد ج 1 ص 110 و کتاب الاصابه چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 290 شود.
ترجمه مقاله