ترجمه مقاله

حازوق

لغت‌نامه دهخدا

حازوق . (اِخ ) مردی از خوارج . صاغانی گوید او بدست عبداﷲبن نعمان بن عبداﷲبن وهب بن سعدبن عوف بن عامر... کشته شد. ابومحمدبن الاعرابی گوید دختر او محیاة، و بقول ابن الکلمی ، خواهر او، و بقول جوهری زن او و یا مادر او، در مرثیه ٔ وی برای ضرورت وزن حِزاقا گفته است :
اقلب عینی فی الفوارس لا اری
حزاقا و عینی کالحجارة من القطر
فلوبیدی ملک الیمامة لم تزل
قبائل تسبین العقائل من شکر.
ابن بری گوید شعر از حزنق است در مرثیه ٔ برادر خود حازوق که بنوشکر او را کشته بودند. رجوع به تاج العروس در ماده ٔ «حزق » و منتهی الارب شود.
ترجمه مقاله