ترجمه مقاله

حاضری

لغت‌نامه دهخدا

حاضری . [ ض ِ ] (اِخ ) ولی الدین محمد. مولد وی بسال 775 هَ . ق . در حلب ، و او نزد پدر خود عزالدین علاء حاضری علم آموخت ، و از شمس عسقلانی و محمدبن محمدبن عمربن عوض ، و از ابن طباخ و جز ایشان اجازت یافت . مردی گوشه گیر و ثروتمند بود. در ربیعالاَّخر سال 841 وفات یافت . ابوذر در کنوزالذهب گوید: بسال 840 طاعون در حلب شروع شد و کمابیش انتشار داشت تا آنکه در سال 841 شدت یافت و خلق بسیار بکشت ، ازجمله شیخ ولی الدین محمدبن العلاء عزالدین بود که در حلاویة درگذشت . (اعلام النبلاء فی تاریخ حلب ج 5 ص 221).
ترجمه مقاله