ترجمه مقاله

حانث

لغت‌نامه دهخدا

حانث . [ ن ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حنث . شکننده ٔقسم . خلاف کننده ٔ قسم . شکننده ٔ سوگند. سوگندشکننده . سوگندشکن . || زنهارخوار. || خلف وعده کننده . خلف عهد کننده . || مائل شده ازحق به باطل . || مائل شده از باطل به حق .
- حانث گردانیدن کسی را ؛ مائل گردانیدن از باطل به سوی حق یا از حق به باطل . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله