ترجمه مقاله

حایک

لغت‌نامه دهخدا

حایک . [ ی ِ ] (اِخ ) غلام یوسف بن ابی الساج است . خوندمیر گوید: در شهور سنه ٔ 313 هَ . ق . حایک غلام یوسف بن ابی ساج با مقتدر خلیفه مخالفت کرد و مملکت ری را مسخر گردانید و مقتدر به امیر نصر پیغام داد که ما شهر ری را بتو ارزانی داشتیم باید که بنفس خود متوجه آن سوی گردی ، و امیر نصر بموجب فرموده به ری رفته حایک به گوشه ای گریخت و امیر سعید بعد از دو ماه که در آن ولایت بسر برد سیمجور را طلبیده محمدبن علی معلوک که به حکومت ری مشغول بود تا در سنه ٔ 316 پهلو بر بستر ناتوانی نهاد و حسن بن قاسم ، حسن راعی ماکان بن کاکی را از طبرستان طلب داشته حکومت ری را بدیشان بازگذاشته متوجه خراسان شد. (حبیب السیر ج 2 جزء 4 ص 130).
ترجمه مقاله