ترجمه مقاله

حباشة

لغت‌نامه دهخدا

حباشة. [ ح ُش َ ] (ع اِ) جماعت مردم که از یک قبیله نباشند. (معجم البلدان ). جماعت مردم از هر قبیله . (منتهی الارب ).آیا کلمه ٔ اوباش صورتی از این حباشة نیست ؟ : حبشت له حباشة؛ جمعت له شیئاً. (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله