ترجمه مقاله

حبال

لغت‌نامه دهخدا

حبال . [ ح َب ْ با ] (اِخ ) عبدالقادربن عمر بغدادی .دانشمندی گرانمایه در ادب و تاریخ . ادب فارسی و ترکی نیکو و متقن داشت . او در بغداد بسال 1030 هَ . ق .1620/ م . بزاد و نشو و نما کرد و به مسافرتها پرداخت و به مصر و دمشق و ادرنة رفت و در قاهرة بسال 1093 هَ . ق .1682/ م . وفات یافت . کتابخانه ای معتبر داشت ، ومشهورترین تألیفات او است : «خزانةالأدب » که در چهار جلد چاپ شده ، و آن شرحیست بر شواهد شرح کافیه ٔ استرابادی . و نیز او راست «شرح شواهد شافیة» و «حاشیه بر شرح قصیده ٔ بانت سعاد» تألیف ابن هشام . و «شرح شواهد شرح تحفةالوردیة» در نحو، که مخطوط است و به طبعنرسیده . (زرکلی ص 535 از خلاصةالاثر ج 2 ص 454 و 541).
ترجمه مقاله