ترجمه مقاله

حبال

لغت‌نامه دهخدا

حبال . [ ح ِ ] (اِخ ) ابن رُفَیدة. تابعی است . (منتهی الارب ). معروف به حبال بن ابی حبال و مکنی به ابوماجد. بستی گوید: فیه نظر. ابن حبان او رااز ثقات شمرده و ابواسحاق سبیعی از وی روایت کند.
ترجمه مقاله