ترجمه مقاله

حبحاب

لغت‌نامه دهخدا

حبحاب . [ ح َ ] (ع ص ) مردکوتاه زشت روی بدخو. || لاغر و نزار از مردان و شتران . || خرد. ریزه . ج ، حباحِب . || (اِخ ) نام شمشیر عمروبن خلی . (آنندراج ).
ترجمه مقاله