ترجمه مقاله

حبقوق نبی

لغت‌نامه دهخدا

حبقوق نبی . [ ح َ ق ِ ن َ / ح َ ب َق ْ قو ق ِ ن َ ] (اِخ ) نام یکی از انبیاء بنی اسرائیل است و او ظاهراً به زمانی که بنی اسرائیل در اسارت کلدانیان بودند (یعنی 600 سال پیش از میلاد) میزیست . صاحب قاموس کتاب مقدس گوید: حبقوق (کسی که به آغوش کشید) یکی از دوازده پیغمبر غیر اولوالعزم است ، و از زمان و مکان تولد وی اطلاعی نداریم و آنچه از تقالید یهود درباره ٔمولد و منشاء و موت آن جناب مستفاد میشود معتنی به نیستند. بعضی از نقادین ، کتاب نبوت او را در دوره ٔ سلطنت یهویاقیم در حدود 607 قبل از مسیح میدانستند هرچند ممکن است که چندین سال قبل از این تاریخ نوشته شده باشد. کتاب نبوت آنجناب که سفر سی وپنجم اسفار عتیق است محتوی سه باب است که تخمیناً ششصد سال قبل از مسیح نگارش یافته و اکثر آن درباره ٔ کلدانیان است که چگونه یهودیه را فتح خواهند نمود و از آن پس مملکت بابل انهدام یافته سپس زمان نجات قوم خدا و مؤمنین خواهد بود. در این نبوت وضع انشا و عبارات بطوری عالی است که مافوق ندارد، باری آن حضرت در ابتدای کتاب خود شروع نموده میگوید: «وحی که حبقوق نبی آن را دید»، بعد از آن صرف نظر از مطلب مذکور کرده مشغول التماس و استغاثه درباره ٔ آن بلایائی که بر شهر و قومش وارد خواهد آمد میگردد چنانکه میفرماید: «چرا بی انصافی را به من نشان می دهی و بر ستم نظر مینمائی و غضب و ظلم پیش رای من میباشد. منازعه پدید میاید و مخاصمت سر خود را بلند میکند». حبقوق 1:3. و بواسطه ٔ الهام الهی تهدیدات خوفناکی را که بعد از جنگ کلدانیان واردخواهد آمد تصریح می فرماید که : امت تلخ و تندخو یعنی کلدانیان را برمی انگیزانم در وسعت جهان تا بجائی که میگوید که اسب های ایشان از پلنگها چالاکتر و از گرگان شب تیزروترند و آن حضرت گناهان قوم را توصیف کرده شدت و رسوائی و اجحاف حقوق خدائی را بیان میفرماید وهم مذکور میدارد که کبریائی ایشان به عدم قناعت مقرون است و شهوت را دوست داشته ، حیا را به کنار گذاشته و طمع بطوری بر ایشان غلبه کرد که ایشان را به جبر و غصب اموال واداشته بحدی در کفر خود غلو کرده اند که غفلت ورزیده اند که خدائی در آسمان است و وی را بر زمین شریعت و امری است . و باب سوم که خلاصه ٔ اقوال حبقوق است ، قصیده ٔ فصیح و بلیغی است که هیچ یک از نوشته های شعرای عبرانیان چه از حیث فصاحت و چه از حیث تصورات بی مانند، بمثل اقوال آنجناب نیست . و عبارتی که در آخر کتاب می گوید یعنی «برای سالار مغنیان بر ذوات الاوتار»، قصد از نوائی است که قصیده ٔ مذکوره باید بدان طور تلاوت شود -انتهی . او یکی از دوازده پیغمبر کوچک یهود است که میان سنه ٔ 650 و 627 ق .م . میزیست ، و گویند که اوست که دانیال را در حفرةالأسود دیدار کرده و به وی غذا داد. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
ترجمه مقاله