ترجمه مقاله

حت

لغت‌نامه دهخدا

حت . [ ح ُ ت ت ] (اِخ ) موضعی به عمان است و حت ازکنده بدان منسوب است . و لیس بام ّ لهم لااب ... و زمخشری گفته است : حت از جبال قبیلة است مر بنی عرک ازجهینه ... علی بن ازیدبن شریح درباره ٔ طعنه ای که ابواللحم غفاری در جنگی که میان بنی ثعلبةو بنی غفار کنانی رخ داد، زده بود گوید :
حمیت ذمار ثعلبةبن سعد
بجنب الحت ّ اذ دعیت نزال .

(معجم البلدان ).


ترجمه مقاله