ترجمه مقاله

حجاة

لغت‌نامه دهخدا

حجاة. [ ح َ ] (ع اِ) یک حجا. یک حباب .یکی کوپله . یکی از سوارگان آب . حَجا. || خوانندگی و ترنم که به آهستگی کنند. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله