ترجمه مقاله

حجة

لغت‌نامه دهخدا

حجة. [ ح َج ْ ج َ ] (ع اِ) سال . (ترجمان عادل بن علی ). || مهره و یا دانه ٔ مروارید که در گوش آویزند و بکسر هم آمده است . (منتهی الارب ). || نرمه ٔ گوش . || یک بار حج کردن . (ناظم الاطباء).
- ذوالحجة ؛ ماه دوازدهم سال قمری . ج ،ذوات الحجة. رجوع به ذوالحجة شود.
ترجمه مقاله