ترجمه مقاله

حجلان

لغت‌نامه دهخدا

حجلان . [ ح َ ج َ ] (ع مص ) جهجهان رفتن زاغ . برجستن مرغ و پندی و شتر پی کرده در رفتن . (تاج المصادر بیهقی ). || برجستن در رفتن به یک پای . لی لی کردن . || دیر نهادن پای برداشته را در رفتن . || خرامیدن .
ترجمه مقاله