ترجمه مقاله

حران

لغت‌نامه دهخدا

حران . [ ح ِ ] (ع مص ) حَرون شدن . حَرونی کردن ستور. (زوزنی ). توسنی کردن و بازایستادن از رفتن ستور ناکفته سُم . حُرون . توسنی .
ترجمه مقاله