ترجمه مقاله

حرجلة

لغت‌نامه دهخدا

حرجلة. [ ح َ ج َ ل َ ] (ع مص ) دراز شدن . || تمام کردن صف را در نماز و جز آن . || چپ و راست دویدن با نشاط و خرمی . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله