ترجمه مقاله

حرص

لغت‌نامه دهخدا

حرص . [ ح َ ] (ع مص ) کفانیدن و شکافتن ، چنانکه گازر جامه را از کوفتن سخت . دریدن جامه در کوفتن . (مهذب الاسماء). || از چراگاه گیاهی بر جای نگذاشتن : حَرص َالمَرعی ̍؛ گیاهی بجای نماند چراگاه را. || خراشیدن . || پوست کندن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله