ترجمه مقاله

حرف مجهور

لغت‌نامه دهخدا

حرف مجهور. [ ح َ ف ِ م َ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) حرفی که هنگام تلفظ متحرک آن نفس حبس گردد، زیرا که در حروف مجهوره گوینده بر جای حرف تکیه کند و چون این اتکاء به اشباع رسد صدا بلند شود و تجهور یابد و جهر ارتفاع صوت است . حال اگر اتکاء به اشباع رسد و باز هم صوت جریان یابد مانند حرفهای «ض . ط. ذ. ز. ع . غ . ی » آنرا مجهوره ٔ رخوه خوانند، و اگر هنگام اشباع اتکاء جریان صوت قطع شود مانند حرفهای «ق . ج . ط. د» مجهوره ٔ شدیده خوانده شود. برخی گفته اند که صدای حروف مجهوره از سینه برآید چنانکه صدای حروف مهموسه از دهان است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). و برخی هفت حرف مجهوره ٔ رخوه را از مجهوره بیرون کرده و فقط حروف شدیده و حروف وسط یعنی «م . ل . و. ن » را جزو حروف مجهوره شمرده اند. پس حروف مجهوره را دوازده حرف دانسته اند که در جمله ٔ «و لمن اجدک قطبت » جمع شده است . این قائل گمان کرده است که مجهور بودن حرف با رخوت آن تنافی دارد، و این نادرست باشد، چه رخوت قابلیت کشش حرف باشد و جهر بلندی آواز است ، خواه کشش داشته یا نداشته باشد. و این حروف را قلقله نیز نامند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به حروف قلقله شود.
ترجمه مقاله