ترجمه مقاله

حزام

لغت‌نامه دهخدا

حزام . [ ح َزْ زا ] (ع ص ، اِ) باربند. کسی که بار بندد. کسی که بار کاغذ را بندد، به اصطلاح ماوراءالنهر. (سمعانی ). ج ، حزامون .
ترجمه مقاله