ترجمه مقاله

حزق

لغت‌نامه دهخدا

حزق . [ ح َ ] (ع مص ) حزق رباط؛ برکشیدن بند و تنگ کردن آنرا و همچنین است حَزق وَتَر. (منتهی الارب ). || پیچیدن و افشردن و فشاردن و محکم بستن رسن . (منتهی الارب ). محکم بستن به رسن . (تاج المصادر بیهقی ). به رسن بستن سخت . فشردن و کشیدن اوتار را. || تیز دادن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله