ترجمه مقاله

حزیمة

لغت‌نامه دهخدا

حزیمة. [ح َ م َ ] (اِخ ) ابن الثابت . خوندمیر در حبیب السیر در ذیل عنوان «ذکر بعضی از حکایات و غرایب روایات که ازجنیان منقول است » داستانی از این مرد از ابوعامر راهب نقل کرده است . (خاتمه ٔ حبیب السیر چ سنگی تهران ص 402). و در چ خیام ج 4 ص 684 خزیمه با خاء معجمه است .
ترجمه مقاله