حساب از خود داشتن
لغتنامه دهخدا
حساب از خود داشتن . [ ح ِ اَ خُد ت َ ] (مص مرکب ) به خود مغرور بودن . (مجموعه مترادفات ص 256) :
خاکساری پیش مغروران ندارد اعتبار
گر حسابی داری از خود در حساب مامباش .
خاکساری پیش مغروران ندارد اعتبار
گر حسابی داری از خود در حساب مامباش .
سلیم (از آنندراج ) (ارمغان آصفی ).