ترجمه مقاله

حسف

لغت‌نامه دهخدا

حسف . [ ح َ س َ] (ع مص ) دور کردن خرمای ردی ٔ را از جید. پاک کردن خرما از خرمای زبون . || ساقط و بلایه شدن . || کینه ور شدن . || خشم گرفتن .
ترجمه مقاله