ترجمه مقاله

حسن علوی

لغت‌نامه دهخدا

حسن علوی . [ ح َ س َ ن ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسن بن عمرالاشرف بن زین العابدین علوی هاشمی ، مکنی به ابومحمد اطروش . سومین پادشاه علویان طبرستان است .در 225 هَ . ق . متولد و پس از قتل محمدبن زید در 287 هَ . ق . به امامت زیدیان طبرستان منصوب شد. و چون مغلوب گردید، سیزده سال در دیلم بزیست و مردم آنجا را از مجوسیت به اسلام خواند و زیدی کرد و لشکری از ایشان تهیه نمود و به طبرستان حمله کرد و آن را در 301هَ . ق . گشود و لقب ناصر گرفت و چون کر بود به اطروش معروف شد. در آمل به سال 304 هَ . ق . درگذشت . او راست : «الاذان و الاقامه »، «اصول الزکاة»، «الایمان و النذور»، «بیع امهات الاولاد»، «الحدود»، «الرهن »، «الشفعة»، «الصلاة»، «الصیام »، «الطهارة»، «السیر»، «الغصب »، «الاقامة» و «المناسک ». (هدیة العارفین ج 1 ص 269).
ترجمه مقاله