حسنلغتنامه دهخداحسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن ابوالمجدبن علی آدمی حموی . از احمدبن ادریس حدیث شنید و برهان الدین حلبی از وی . (دررالکامنة ج 2 ص 33).