ترجمه مقاله

حسیف

لغت‌نامه دهخدا

حسیف . [ ح َ ] (ع اِ) آواز خاریدن مار خودرا با یکدیگر برای برآمدن از پوست . (منتهی الارب ).
- بئر حسیف ؛ چاه کنده شده در سنگستان که آبش منقطع نگردد از بسیاری .
ترجمه مقاله