ترجمه مقاله

حسینی

لغت‌نامه دهخدا

حسینی . [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش تفت شهرستان یزد. 5هزارگزی باختر تفت کنار راه خراشاه به تفت . جلگه و معتدل . سکنه 390 تن . فارسی زبانند. آب آن از قنات . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10). صاحب آنندراج آرد: چشمه ٔ حسینی چشمه ای است در حوالی تفت یزد :
هر کس ز حسینی آب خورده
از ساغر گل گلاب خورده .

تأثیر (از آنندراج ).


ترجمه مقاله