ترجمه مقاله

حشویه

لغت‌نامه دهخدا

حشویه . [ ح َش ْ وی ی َ / ح َ ش َ وی ی َ ] (اِخ ) طوایفی هستند از مبتدعة و معتزلة و مرجیة و جبریة و شیعة و خوارج (از نظر اهل سنت و جماعت ). تهانوی گوید: گروهی هستند که به ظواهرآیات کلام آلهی متمسک شده و به تجسم و غیره قائل گردیده . و آنان یکی از فرقه های گمراه شده در شریعت اسلامی میباشند. سبکی در شرح اصول ابن حاجب گوید: حشویه ؛ طایفه ای میباشند که از راه راست گمراه گردیده و آیات الهی را بر آنچه ظاهر امر حاکی است تفسیر کنند. و معتقدند که مراد ایزدی هم همان است که آنان استنباط کرده اند. بدین نام نامیده شده اند برای آنکه در حلقه ٔ درس حسن بصری بودند، حسن سخنانی از آنها شنید که با مذهب اسلام مخالف بود. فرمان داد تا آنها را به «حشاء» حلقه ٔ درس برند. این شد که آنان را به «حشاء» نسبت دادند. و آنان را حشویة به فتح شین خواندند. و برخی گفته اند که چون جمعی از این طایفه ٔ مجسمه هستند. خود هرچه هستند باشند اما چون جسم حشو است بر این قیاس آنها را حشویه به سکون شین نامیدند. جمعی دیگر گفته اند: مراد به حشویه طایفه ای هستند که بحث در آیات صفات را جایز ندانند. زیرا گویند ما از اجراء آن آیات بر حسب ظاهر معذوریم . ولی بدانچه خدای تعالی اراده فرموده معتقدیم و جزم داریم که مراد الهی معنی ظاهر آیات نیست . و تأویل آن آیات را به خداوند واگذار کنند. بنابراین اطلاق نام حشویه به کسانی که چنین اعتقادی دارند غیر مستحسن باشد زیرا این عقیده ٔ سلف صالح است - انتهی . و برخی دیگر گفته که آنان گروهی هستند که میگویند جایز است خدای تعالی با ما به مهملات خطاب کند، و حشو را بر دین اطلاق کنند، چه گویند که دین مأخوذ از کتاب و سنت است . و این دو حشو واسطه ٔ بین حق وپیمبر و مردم باشند. چنانکه خفاجی در سوره ٔ بقره درحاشیه که بر بیضاوی نوشته در تفسیر آیه ٔ «فاما یاتینکم منی هدی فمن تبع هدای فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون »(قرآن 38/2) . ذکر این مطلب را کرده است . (کشاف اصطلاحات الفنون ). نوبختی گوید: و فرقة منهم یسمون الشکاک و البتریة، اصحاب الحدیث منهم سفیان بن سعید الثوری و شریک بن عبداﷲ و ابن ابی لیلی و محمدبن ادریس الشافعی و مالک بن أنس و نظرائهم من اهل الحشو و الجمهور العظیم و یسمون الحشویة. (ص 6 فرق سعد و ص 7 فرق نوبختی ). و سمیت الحشویه حشویة لانهم یحشون الاحادیث التی لااصل لها فی الاحادیث المرویة و الجمیع یقولون بالجبر و التشبیه و ان اﷲ موصوف عندهم بالنفس و الید و السمع و البصر و قالوا کل ثقة من العلماء یأتی بخبر مسند عن النبی فهو حجة. (تعریفات جرجانی ) (الحور العین ص 341) (ابن المرتضی المنیة و الامل ص 11). در قرن سوم هجری افکاری جدید به دست ایرانیان با کمک فلسفه ٔ یونان و ایران در میان مسلمانان منتشر گردیده ، در آغاز کار این افکار به نام ضلالت و گمراهی از طرف مقامات مذهبی تکفیر و طرد گردید، ولیکن اندک اندک بر نفوذ آنها افزوده گشت تا آنجا که بسیاری از اصول و عقاید ساده ٔ قدیم متروک گشت و جای آنها به افکار جدید داده شد. مثلاً تمسک به ظواهر قرآن و جمود بر مفاهیم تحت اللفظ آن که خود مدتها یکی از عوامل جلوگیری از ورود و نفوذ افکار فلسفی جدید بود، بعدها بعنوان فکر عقب افتاده و معتقدات رجاله و اراذل ناس شناخته شد و صاحبان چنین افکار بنام «حشویة» خوانده شدند. افکار و عقاید حشویه که مبتنی بر جسمانی و قابل رؤیت بودن خدا وملائکه است در دو قرن اول از اصول اولیه و متبع همه ٔمسلمانان بود، ایشان عدم رؤیت را ناشی از علل مادی دیگر میشمردند و آیات قرآن را طبق ظواهر آن تفسیر میکردند همچون نشستن خدا بر تخت و گذشتن وی از برابر صفوف ملائکه ، لیکن بعدها معتزله و سایر پیروان فلسفه از وجود کلمه ٔ روح و مانند آن در قرآن استفاده نمود،آن را با موجودات متافیزیک فلسفه ٔ یونان تطبیق کردند، و وجود عالم متافیزیک در اسلام اندک اندک پذیرفته شد و ملائکه و روحانیات از موجودات آن عالم شناخته شدند. و بنابراین قابلیت رؤیت از آنها سلب شد. و کسانی که طبق اصول متبع قدیم و صدر اسلام قائل به تجسم بودند بنامهای مجسمه و اهل الرویه ٔ و «حشویه » خوانده شدند و عقاید ایشان مورد تحقیر قرار گرفت . صفدی در آنجا که چهار مذهب اهل سنت را، دسته بندی میکند، میگوید: غالب حنفیان معتزله اند، و غالب شافعیان اشعری اند، و غالب مالکیان قدری اند، و غالب حنبلیان از حشویه هستند. و چنانکه معروفست قشری ترین مذاهب اهل سنت همان حنبلیان هستند که بیش از سایرین به ظواهر قرآن تمسک میجویند. بعدها کلمه ٔ «حشویه » مانند یک صفت ذم برای بسیاری از فرق بکار رفته است . صاحب آنندراج گوید: فرقه هااند: معتزله ، شیعه ، مرجیه ، خوارج . فرید وجدی گوید: فرقه یی از معتزله اند که به ظواهر قرآن چسبیده و به تجسم گرائیدند. (دائرة المعارف فرید وجدی ). و این نادرست میباشد، چون معتزله و اسماعیلیه و شیعه اولین پایه گذاران تاویل و نخستین مخالفان حشویه بودند. شهرستانی از چند تن از حشویان نام برده و سلیمیه را یکی از فرق آنها میشناسد.
ترجمه مقاله