ترجمه مقاله

حصینی

لغت‌نامه دهخدا

حصینی . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابوالعباس . یکی از اعیان دوره ٔ خلافت راضی باﷲ عباسی است . آنگاه که ابن المقفع را بازداشتند ابوعلی عبدالرحمان بن عیسی وزیر او را به ابی العباس حصینی سپرد تا هزارهزار دیناری را که خط ستده بودند، بشکنجه و تعذیب از ابن مقله مستخلص دارد. و حصینی امر مناظره ٔ او را به ابی القاسم عبیداﷲبن عبداﷲ اسکافی معروف به ابی نعره ، و مطالبه را به استوایی محول کرد. و هم پس از قطع دست ابن مقله ، حصینی ، ابوالحسن ثابت بن سنان بن ثابت بن قره را بزندان فرستاد تا بمعالجه ٔ جراحت دست مقطوع او پردازد. (عیون الانباء ج 1 ص 224، 225).
ترجمه مقاله