ترجمه مقاله

حضرموت

لغت‌نامه دهخدا

حضرموت . [ ح َ رَ م َ ] (اِخ ) (یعنی خانه ٔ مرگ ) اسم اولاد سومین یقطان بود. (سفر پیدایش 10 : 26 واتو 1 : 20). و اوجد ساکنان حضرموت حالیه بود و آن مقاطعه ای است که در جنوب شرقی بلاد عرب واقع و کندرومر در آنجابسیار است لکن هوایش کثیف و دافع صحت میباشد و بدینواسطه بدین اسم مسمی گشته است . (قاموس کتاب مقدس ).
ترجمه مقاله