ترجمه مقاله

حطة

لغت‌نامه دهخدا

حطة. [ ح ِطْ طَ ] (ع اِ) درخواست کمی چیزی . (منتهی الارب ). کلمه ای که بگفتن آن گناه از گوینده بردارند. کلمه ای که بگفتن آن گناه از بنده فرونهند. (مهذب الاسماء). و معنی آن حط عنا ذنوبنا یا اوزارنا باشد. (منتهی الارب ). || بعضی گفته اند، حطه کلمه ٔ شهادت است یعنی کلمه ٔ لا اله الا اﷲ. ظاهراًاین کلمه عبری یا نبطی است و آن مانند کلمه ٔ طلب آمرزش استغفراﷲ یا کلمه ٔ توبه و انابه ، اتوب الی اﷲ و امثال آن بوده است و مقتبس است از آیه ٔ شریفه : و اذ قلنا ادخلوا هذه القریة فکلوا منها حیث شئتم رغداً و ادخلوا الباب سجداً و قولوا حطّة نغفر لکم خطایا کم وسنزیدالمحسنین . فبدّل الذین ظلموا قولاً غیر الذی قیل لهم فانزلنا علی الذین ظلموا رجزاً من السماء بما کانوا یفسقون . (قرآن 58/2-59). و به استهزاء بنی اسرائیل به کلمه ٔ حنطه به معنی گندم گردانیده اند و از این رو از آسمان بلا بر آنان نازل شده است . || نام ماه رمضان در انجیل یا در غیر آن . (منتهی الارب ). || باب حطة. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله