ترجمه مقاله

حفیظ

لغت‌نامه دهخدا

حفیظ. [ ح َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حفظ. حافظ. (اقرب الموارد). نگاهبان . (مهذب الاسماء) (صراح ). نگهبان . نگهدار. (مهذب الاسماء). نگاهدارنده . رقیب . || موکل . موکل بر چیزی . || یادگیرنده . از بر کننده . || چراننده ٔ گوسفندان و شتران . || کتاب حفیظ؛ لوح محفوظ.
ترجمه مقاله