ترجمه مقاله

حقل

لغت‌نامه دهخدا

حقل . [ ح َ ] (ع اِ) زمین ساده ٔ صالح زراعت . زمین قراح . ج ، حقول . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || کشت که تمام نبات آن رسته باشد. (منتهی الارب ). || کشت که برگ بیرون کرده و هنوز ساقش سطبر نشده یا کشت سبز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (مص ) زراعت کردن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله