ترجمه مقاله

حقیبة

لغت‌نامه دهخدا

حقیبة.[ ح َ ب َ ] (ع اِ) ظرفی است شبیه به خرجین که رفاده و مزاده نیز نامندش . آنرا بر پشت بندند یا بر زین افکنند. رفاده در دنباله ٔ قتب و باردان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، حقائب . (منتهی الارب ). جامه دان . (دهار). باردان . توشه دان . حکبه : و از این ناحیت [ گوزگانان ] اسبان بسیار خیزد و نمد و حقیبه و تنگ اسپ . (حدود العالم ). وزیر او که جهینه ٔ اخبار و حقیبه ٔ اسرار بود نگرفتند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 344). یک کس را آماده کند و نهاد او را حقیبه ٔ انواع تسلط واقتحام و شطط و انتقام گرداند. (جهانگشای جوینی ).
ترجمه مقاله