ترجمه مقاله

حلواخور

لغت‌نامه دهخدا

حلواخور. [ ح َ خوَرْ / خ ُ ] (نف مرکب ) آنکه حلوای مردگان خورد. مرده خور. هر یک از مردمی که همواره در ختم ها و عزاها حاضر شوند برای خوردن حلوا و جز آن . || مجازاً، وارث . و این لفظ را از روی کراهت و نفرت گویند.
ترجمه مقاله