حلیقلغتنامه دهخداحلیق . [ ح َ ] (ع ص ) سترده . (از منتهی الارب ) (آنندراج ).- لحیة حلیق ؛ ریش سترده . و نگویندلحیة حلیقه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).