ترجمه مقاله

حماض

لغت‌نامه دهخدا

حماض . [ ح ُم ْ ما ] (ع اِ) ترشک . تروشه . (انصاب ). و گویند چگری .(مهذب الاسماء). گیاهی است که گل سرخ دارد و بفارسی ترشه گویند. برگش مانند برگ کاسنی است . قسمی از آن ترش و قسمی تلخ و هر دو مسکن تشنگی و صفرا و غثیان و خفقان حار و درد دندان و یرقان است و تعلیق تخم آن بر بازوی چپ زنان مانع آبستنی . (منتهی الارب ). گیاهی است که برگ آن چون هندباء است قسمی ترش و خوب و قسمی تلخ دارد. (اقرب الموارد). حماضة یکی آن . (منتهی الارب ). بری و بستانی و مائی میباشد. نوع بستانی قسمی رابرگ رقیق و ترش و نرم و بیخ ساقش سرخ و خوشه ٔ او متراکم و تخمش سیاه و براق و در غلافهای ریزه ٔ مثلث سرخ و بترکی غوزی غلاغی و بفارسی ترشه نامند و قسمی را تخمش بدون گل متکون می شود و هر دو قسم ترش و بهترین انواع اند در دوم سرد و خشک و با قوه ٔ قابضه و مسکن قی و غثیان صفراوی و مشهی و جهت رفع خمار و خواهش گل خوردن و امثال آن و یرقان و تقویت جگر و التهاب نافع،و پخته ٔ او ملین طبع و ضماد او با روغن گل و زعفران جهت قروح شهدیه و خوردن مطبوخ او جهت جراحت امعا و سجح مفید و مضر باه و مصلحش شیرینیها و قدر شربتش تاهیجده مثقال و بدلش ترش ترنج و تخم او در اول سرد ودر دوم خشک و قابض و جهت قرحه ٔ امعا وخفقان حار و یرقان و التهاب گزیدن عقرب و برشته ٔ او جهت اسهال کبدی و دموی و صفراوی و تعلیق او بر بازوی چپ زنان مانعآبستنی ، و مضر گرده و سپرز و مصلحش رازیانه و قند وقدر شربتش دو مثقال و بیخ او جهت سیلان رحم و یرقان و اسهال دموی و سجح و قطع خون حیض و ضماد او جهت جرب متقرح و قوبا و شقاق ناخن و با آرد جو جهت خارش بدن و طلای پخته او با سرکه جهت ورم سپرز و تعلیق او بر گردن جهت خنازیر و آشامیدن طبیخ او جهت تفتیت سنگ مثانه و احتباس حیض و یرقان سددی نافع است . و قسم برّی عریض الورق شبیه به بارتنگ در مزه و در شکل شبیه به برگ چغندر و سلقی جبلی نامند. و بیخ او را در اصفهان حلیمو گویند و در افعال قوی تر از بیخ بستانی و با نبات جهت سرفه و ضماد او جهت مفاصل و کوفتگی اعضا و نقرس حار نافع و خوردن آب گیاه او و برگ پخته ٔ او جهت سجح صفراوی و یبسی مفید و بیخ او بقدر یک مثقال با آب خبث الحدید جهت بواسیر مجرب و فتیله ٔ او با مقل ارزق و موم روغن تخم کتان جهت بواسیر باطنی و بخور او با بیخ کبه جهت خشک کردن و انداختن بواسیر ظاهری مفید. و قسم مائی که در کنار آبها میروید برگش با صلابت و شبیه به کاسنی است و نباتش شبیه به نیلوفر و بیخش شبیه بچغندر و سرد و خشک و قابض و حماض البقر نامند در قوت و فعل نزدیک به بستانی و جهت خفقان و غثیان نافع است و جهت جرب و جراحات و قروح خبیثه و اورام حاره و منع زیاده شدن زخمها مفید و بدلش بطباط است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). || ریواس . ریواج . (یادداشت مرحوم دهخدا). || اقسام حماض : حماض الاترج . حماض الارنب ، و آن کشوث است . حماض البقر، و آن حماض بری است . حماض الجبلی ، و آن بری است . حماض السواقی . حماض الماء. حماض بستانی . حماض تفه ، و آن سلق بری است . حماض سوانی ، و آن حماض مائی است . حماض حامض . حماض نهری ؛ و آن حماض بستانی است . (یادداشت مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله