ترجمه مقاله

حملی موجبه

لغت‌نامه دهخدا

حملی موجبه . [ ح َ لی ِ ج ِ ب َ / ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در قضیه ٔ حملی چون هر یک از محکوم علیه و محکوم به مفردی اند یا در قوت مفردی ربط میان ایشان بحمل محکوم به بر محکوم علیه بود. چنانکه گویند: زید بصیر است . و این قضیه را حملی موجبه خوانند. و محکوم علیه و محکوم به را در این قضیه [ قضیه ٔ حملی ] موضوع و محمول خوانند. (اساس الاقتباس ص 69).
ترجمه مقاله