ترجمه مقاله

حمیة

لغت‌نامه دهخدا

حمیة. [ ح ِ ی َ ] (ع مص ) نگاهبانی کردن گیاه و چریدن ندادن . حمایة. حمی . حموة. (منتهی الارب ). رجوع به حمی شود. || بازداشتن طعام و شراب از بیمار. (تاج المصادر بیهقی ). || (اِ) آنچه نگاهداشته شود از غیر. || پرهیز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). پرهیز بیمار از آنچه برای وی زیان دارد. (اقرب الموارد). و تخلیط؛ مقابل آن است یعنی ناپرهیزی . (اقرب الموارد): المعدة رأس کل داءو الحمیة رأس کل دواء. از کلمات قصار پیغمبر(ص ).
ترجمه مقاله