ترجمه مقاله

حمید

لغت‌نامه دهخدا

حمید. [ ح َ ] (اِخ ) ابن مالک بن مغیث بن نصربن منقذبن محمدبن منقذ مکین الدوله ، مکنی به ابی الغنائم الکنانی . وی به سال 491 هَ . ق . در شیراز متولد شد و در آنجا پرورش یافت آنگاه بدمشق رفت و در آنجا سکونت جست و بنویسندگی پرداخت . وی قرآن از برکرد و ادیب و شاعر بود. در شعبان سال 564 هَ . ق . در حلب درگذشت . از شعر اوست :
أدنو بودی و حظی منک یبعدنی
هذالعمرک عین الغبن و الغین
وان توخیتنی یوماً بلائمة
رجعت باللوم ابقاءً علی الزمن
و حسن ظنی موقوف علیک فهل
عدلت فی الظن بی عن رأیک الحسن .
و گفت :
و قهوة کدموع الصب صافیة
تکادفی الکأس عندالشرب تلتهب .
و گفت :
و بلدة جمعت من کل مبهجة
فما یفوت لمرتادبها و طر
بکل مشترف من ربعها افق
و کل مشترف من افقها قمر.

(از معجم الادباء).


ترجمه مقاله