ترجمه مقاله

حنتال

لغت‌نامه دهخدا

حنتال . [ ح ُ ] (ع اِ) نجات و رهایی . گزیر.چاره . (آنندراج ) (منتهی الارب ). بُدّ. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء): مالی منه حنتال ؛ نیست مرا از آن چاره . این کلمه رباعی است یا خماسی اما بیشتر بدون همزه است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به حنتل شود.
ترجمه مقاله