ترجمه مقاله

حنون

لغت‌نامه دهخدا

حنون . [ ح َ ] (ع اِ) باد که از وی آواز آید مانند حنین شتر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). باد بانگ کن . (مهذب الاسماء). باد سخت آوازکننده . || کمان بانگ آور. (ناظم الاطباء). || زن کودک دار که شوهر کند تا زوج بمهمات اولادش قیام نماید. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (ص ) مهربان . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله