ترجمه مقاله

حنو

لغت‌نامه دهخدا

حنو. [ ح ِ ] (ع اِمص ) کژی . (منتهی الارب ). || (اِ) جانب . (اقرب الموارد). جانب هر چیزی . (ناظم الاطباء).
- حنو سرج ؛ اسم است برای هر دو قربوس مقدم و مؤخر. (اقرب الموارد).
|| نباتی است . (منتهی الارب ). نام گیاهی است . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله